به گزارش خبرچگنی، بپذیریم که مسائل و مشکلات امروز حوزه رسانه و مطبوعات ناشی از راه حل های غیر کارشناسی دیروز است.طبیعی است که راه حل های غیر واقع بینانه راه به جایی نخواهد برد و موجبات نارضایتی ها را فراهم خواهد کرد.تصمیمات ناعادلانه و غیر منطقی وزارت ارشاد (معاونت مطبوعات و خبرگزاری ها) نتایج مخربی به دنبال خواهد داشت که رسانه ها را از رسالت واقعی خود دور خواهد کرد.متولیان وزارت ارشاد و مطبوعات کشور آگاه باشند که از نشانه های سیستم های معیوب همین اتخاذ تصمیمات شائبه برانگیز در حوزه تخصیص یارانه به اصحاب رسانه است که الزامآ این تخصیص در بین رسانه ها و استان های کشور هیچ نزدیکی بهم ندارد.وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی در حوزه رسانه ها حالا چه مکتوب و چه برخط چند سالی است که با گرفتن اینچنین تصمیماتی در تقسیم غیرعادلانه و ناهمخوان یارانه عملآ محدوده عمل ساختاری و محتوایی خود را محدود نموده است.شفاف که تحلیل کنیم این تبعیض وزارت ارشاد در برخورد چندگانه با رسانه ها مفهوم یک استبداد اداری و خودکامه را به ذهن مخاطبین می رساند که علی القاعده با ادامه این روند نه تنها مشمول قاعده مرور زمان نمی گردد بلکه هرساله و به طور مستمر وجاهت قانونی و منطقی تصمیمات خود را زیر سوال می برد.
مع الوصف نشریات محلی با گستره ی توزیع در محدوده جغرافیایی استان لرستان با داشتن نیروی انسانی فارغالتحصیل از دانشگاه های کشور امروز گرفتار این تبعیض و ناعدالتی در تخصیص یارانه های واقعی شده اند به گونه ای که وحشت و اضطراب از تعطیلی این نشریات باعث سقوط و از دست دادن آرامش خاطر کارکنان این نشریات شده است…چرا اداره کل مطبوعات و خبرگزاری های وزارت ارشاد اسلامی همانگونه که در ادوار قبل ومکررا عرضه داشته ام هنری جز سرکوب و بحران آفرینی در حوزه رسانه و مطبوعات ندارد و با اتخاذ و اجرای اینگونه تصمیمات رسانه را در محاصره ی تناقضات گفتاری و رفتاری مسئولین وزارت ارشاد در میدان عمل گرفتار کرده است.
تخصیص یارانه به اصحاب رسانه یکی از ابتدایی ترین حقوق و شیوه حمایت وزارت ارشاد از این قشر آسیبپذیر و همیشه در صحنه است با این تصمیم و اقدام ضدرسانه و نگاه نردبانی به رسانه های استان ها عملا یک استبداد ضد فرهنگی را آغاز نموده که در صورت ادامه و اصرار بر تکرار زوال رسانه ها را در پی خواهد داشت.دولت انقلابی آمده است که ندا و صدای عدالت باشد و بلندگوی این فریادها رسانه ها هستند حال جای سوال اینجاست که در این مخمصه بی عدالتی بر علیه رسانه ها چه کسی باید فریاد گر صدای مظلومیت و عدالت طلبی رسانه ها باشد.رسانه ها با یک نظام پیچیده تبعیض گونه و بدون معیار روبرو هستند که غایت نهایی آن مصادره و جنگ تمام عیار با این رکن مهم از دموکراسی است.عاقلانه تر این است که وزارت ارشاد اسلامی با یک راهبرد مشخص معیار این تقسیم بندی ها و تخصیص ها را زودتر اعلام کند.در این شرایط به شدت نابسامان و پرفشار اقتصادی چندان عاقلانه نیست که وزارت ارشاد با اینچنین اقداماتی رسانه ها را به نقطه ی کمرشکن برساند.در این وضعیت بوجود آمده نه تنها رسانه ها بلکه جامعه به مسئولان بی اعتماد می شوند و حتی در مرحله ای ذهنی آنها را سدی بر راه نجات خویش قلمداد می کنند.
پرداخت ناعادلانه یارانه به اصحاب رسانه و مطبوعات استان لرستان، خاموش شدن صدای ملت و کور شدن چشمان دولت انقلابی و مردمی و این یعنی همان نقطه ای که انواع و اقسام مشکلات و سهل انگاری و ناکارآمدی مدیران و مسئولان بعلت خاموش شدن گوش و چشم بینایی جامعه (رسانه ها) عمیق تر شده و یواش یواش به فاجعه تبدیل خواهد شد.در این شرایطی لازم است تا تمام رسانه ها محافظه کاری را کنار گذاشته و در یک موج اعتراضی با هم سهیم شوند و برای حفظ میراث مشترک و جمعی خود به این بی عدالتی در تخصیص یارانه ها واکنش مدنی و منطقی نشان دهند.
نگارنده:یاسر چگنی